عــــــشـــق بـــــلاگ

تنهایی یک پسر

سرد ولی دلنشین

یه قاشق دیگه از بستنیش خورد و گفت :
چقدر تو این هوای سرد بستنی میچسبه خداوکیلی !
بهش گفتم : تو پاک عقلتو از دست دادی ، کی تو این سرما بستنی میخوره آخه ؟
الآن جایِ بستنی حال میده یه لیوان چایِ داغِ عطری داشته باشی بزنی تو رگ ، دل و جونت گرم شه .
خندید ...
گفتم به چی میخندی ؟

گفت : اونی که شما میگی آره دل و جونتُ گرم میکنه ، ولی موقتیه ؛ شیشه ی ماشین رو بدم پایین یه ذره هوا بهت بخوره وجودت بدتر از همیشه یخ میزنه ، اینجور گرما به درد نمیخوره که ...
باید تو این هوا بستنی بزنی که اگه کولاک هم شد آروم به قلبت بگی : تو رو خودم فیریز کردم برا همین وقتاها ، سردت نمیشه دیگه خیالت راحت ، بعدم راهتو بگیری بری .
خیره شدم به بستنی تو دستش ، تازه تازه داشتم میفهمیدم چی میگه ...
راست میگفت ، گرمایِ موقتی به هیچ دردی نمیخوره !


برچسب‌ها: هوای سردبستنیشیشه ماشینعشقعشق بلاگدلنشینفیریزفریزرکولاکیخسرماعشق بلاگ
نوشته شده در  پنج شنبه 18 آذر 1395ساعت 22:21  توسط مهدی 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد